متن عربی حدیث
حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ، قَالَ حَدَّثَنَا جَرِيرٌ، عَنْ مَنْصُورٍ، عَنْ أَبِي وَائِلٍ، قَالَ كَانَ عَبْدُ اللَّهِ يُذَكِّرُ النَّاسَ فِي كُلِّ خَمِيسٍ، فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ لَوَدِدْتُ أَنَّكَ ذَكَّرْتَنَا كُلَّ يَوْمٍ. قَالَ أَمَا إِنَّهُ يَمْنَعُنِي مِنْ ذَلِكَ أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ أُمِلَّكُمْ، وَإِنِّي أَتَخَوَّلُكُمْ بِالْمَوْعِظَةِ كَمَا كَانَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم يَتَخَوَّلُنَا بِهَا، مَخَافَةَ السَّآمَةِ عَلَيْنَا.
ترجمه فارسی
از ابی وائل رضی الله عنه روایت است که گفت:
عبدالله (بن مسعود) رضی الله عنه هر روز پنجشنبه برای مردم مجلس تذکر و موعظه داشت. مردی به او گفت: «ای ابا عبدالرحمن! ای کاش هر روز برای ما مجلس موعظه داشتی.»
(ابن مسعود) رضی الله عنه پاسخ داد: «آگاه باش، چیزی که مرا از این کار باز میدارد این است که من دوست ندارم شما را خسته و ملول کنم. و من در موعظه کردن شما، همان روشی را در پیش میگیرم که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در موعظه ما در پیش میگرفتند تا مبادا ما خسته و دلزده شویم.»
شرح کوتاه
این حدیث، یک درس فوقالعاده در زمینه پیروی از سنت (اقتداء) و حکمت در آموزش است.
۱. سنت آموزشی عبدالله بن مسعود (رضی الله عنه):
فِي كُلِّ خَمِيسٍ (هر پنجشنبه): ابن مسعود که از بزرگترین فقها و معلمان صحابه بود، برای خود یک برنامه منظم اما با فاصله تعیین کرده بود. او هر روز مردم را موعظه نمیکرد، بلکه یک روز مشخص در هفته (پنجشنبه) را به این کار اختصاص داده بود. این نشاندهنده وجود نظم و در عین حال اعتدال در برنامه آموزشی اوست.
۲. اشتیاق شاگردان:
لَوَدِدْتُ أَنَّكَ ذَكَّرْتَنَا كُلَّ يَوْمٍ (ای کاش هر روز برای ما صحبت میکردی): این درخواست، نشاندهنده شیرینی و تأثیرگذاری کلام ابن مسعود و اشتیاق و علاقه شدید شاگردانش برای کسب علم و معرفت است. آنها از موعظههای او لذت میبردند و خواهان بیشتر بودند.
۳. پاسخ حکیمانه و مبتنی بر سنت:
پاسخ ابن مسعود، اوج حکمت و پیروی او از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) را نشان میدهد:
أَكْرَهُ أَنْ أُمِلَّكُمْ (دوست ندارم شما را خسته کنم): او دلیل اصلی خود را بیان میکند: ترس از ایجاد خستگی و ملالت در شاگردان. او به خوبی میدانست که اشتیاق امروزی شاگردان، در صورت زیادهروی، ممکن است فردا به خستگی و بیرغبتی تبدیل شود.
وَإِنِّي أَتَخَوَّلُكُمْ... كَمَا كَانَ النَّبِيُّ... (من همان روش پیامبر را در پیش میگیرم): این کلیدیترین بخش پاسخ اوست. او نمیگوید "نظر شخصی من این است"، بلکه روش خود را مستقیماً به سنت و روش پیامبر (صلی الله علیه وسلم) مستند میکند. او به شاگردانش میفهماند که این روش، بهترین و حکیمانهترین روش است، زیرا این همان راهی است که معلم بزرگ بشریت، حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم)، در پیش گرفته بودند.
۴. پیروی در روش، نه فقط در محتوا:
این حدیث به ما میآموزد که پیروی از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) تنها در محتوای دین (عقاید و احکام) نیست، بلکه در روششناسی (متدولوژی) تعلیم و تربیت نیز هست. ابن مسعود، با وجود اصرار و علاقه شاگردانش، روش معتدل نبوی را بر اشتیاق آنان ترجیح داد. این نشان میدهد که حکمت معلم که مبتنی بر سنت است، گاهی باید بر شور و هیجان شاگرد اولویت داشته باشد.
پیام و نتیجه حدیث
این حدیث، یک نمونه عملی و زنده از اجرای سنت پیامبر (صلی الله علیه وسلم) توسط یکی از بزرگترین یاران ایشان است. این روایت به ما نشان میدهد که:
هدف از تعلیم و تربیت، انباشت اطلاعات نیست، بلکه پرورش پایدار روح و روان است.
بهترین و مؤثرترین روش آموزش، روشی است که با اعتدال و در نظر گرفتن ظرفیت مخاطب همراه باشد.
اوج شاگردی و پیروی، تبعیت از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نه تنها در "چه گفتن"، بلکه در "چگونه گفتن" و "چه زمانی گفتن" است.
این حدیث، بار دیگر تأکید میکند که راه و روش پیامبر، کاملترین و حکیمانهترین راه برای هدایت و تربیت انسانهاست.
منبع: کتاب صحیح بخاری ، باب العلم , حدیث شماره 12
دیدگاهتان را بنویسید