متن عربی حدیث
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُقَاتِلٍ أَبُو الْحَسَنِ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ، قَالَ أَخْبَرَنَا شُعْبَةُ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ، قَالَ كَتَبَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم كِتَابًا ـ أَوْ أَرَادَ أَنْ يَكْتُبَ ـ فَقِيلَ لَهُ إِنَّهُمْ لاَ يَقْرَءُونَ كِتَابًا إِلاَّ مَخْتُومًا. فَاتَّخَذَ خَاتَمًا مِنْ فِضَّةٍ نَقْشُهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ. كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى بَيَاضِهِ فِي يَدِهِ. فَقُلْتُ لِقَتَادَةَ مَنْ قَالَ نَقْشُهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ قَالَ أَنَسٌ.
ترجمه فارسی
از انس بن مالک (رضی الله عنه) روایت است که گفت:
پیامبر (صلی الله علیه وسلم) نامهای نوشتند - یا قصد داشتند که بنویسند - پس به ایشان گفته شد: «آنان (پادشاهان عجم) نامهای را که مهر نداشته باشد، نمیخوانند.»
بنابراین، ایشان انگشتری از جنس نقره تهیه کردند که نقش آن «محمد رسول الله» بود. (انس میگوید) گویی هم اکنون به درخشندگی و سفیدی آن در دست ایشان مینگرم.
(راوی حدیث، شعبه، میگوید) من به قتاده (که از انس روایت میکند) گفتم: «چه کسی گفت که نقش آن "محمد رسول الله" بود؟» قتاده پاسخ داد: «انس (این را گفت).»
شرح کوتاه
این حدیث، علاوه بر یک روایت تاریخی، حاوی نکات مهمی در زمینه حکمت و روش دعوت پیامبر (صلی الله علیه وسلم) است.
۱. حکمت و انعطافپذیری در دعوت:
إِنَّهُمْ لاَ يَقْرَءُونَ كِتَابًا إِلاَّ مَخْتُومًا: زمانی که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) تصمیم گرفتند برای پادشاهان و سران کشورها نامه بنویسند و آنها را به اسلام دعوت کنند، اصحاب به ایشان یادآوری کردند که عرف دیپلماتیک و سیاسی آن دوران، به ویژه در میان ایرانیان و رومیان، این بود که فقط نامههای دارای مهر رسمی را معتبر میدانستند و به آنها ترتیب اثر میدادند.
پذیرش عرف صحیح: پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فوراً این پیشنهاد و عرف صحیح دیپلماتیک را پذیرفتند. این نشاندهنده حکمت، دوراندیشی و انعطافپذیری ایشان است. ایشان برای رساندن پیام حق، از ابزارها و روشهای مؤثر و مرسوم زمان خود که با اصول دین منافاتی نداشت، استفاده میکردند.
۲. مشخصات مهر پیامبر (صلی الله علیه وسلم):
خَاتَمًا مِنْ فِضَّةٍ (انگشتری از نقره): جنس مهر ایشان از نقره بود.
نَقْشُهُ: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ (نقش آن: محمد رسول الله): این نقش، خلاصهای کامل از هویت، نام و رسالت ایشان بود. این سه کلمه، تمام پیام اسلام را در خود جای داده بود.
ترتیب کلمات: در روایات دیگر آمده است که این سه کلمه به صورت عمودی و در سه سطر حک شده بودند: "الله" در بالا، "رسول" در وسط و "محمد" در پایین. این ترتیب، از روی ادب و احترام به نام جلاله "الله" بود که حتی در مهر ایشان نیز نام خداوند در بالاترین جایگاه قرار داشت.
۳. خاطره زنده و محبتآمیز انس (رضی الله عنه):
كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى بَيَاضِهِ فِي يَدِهِ (گویی هم اکنون به درخشندگی آن در دست ایشان مینگرم): این جمله، اوج محبت و خاطره زندهای را که انس (رضی الله عنه) پس از دهها سال از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) در ذهن داشت، نشان میدهد. او که سالها خادم نزدیک پیامبر بود، جزئیات زندگی ایشان با چنان وضوحی در خاطرش حک شده بود که گویی همان لحظه در حال تماشای آن است. این جمله، عشق عمیق اصحاب به پیامبر را به زیبایی به تصویر میکشد.
۴. دقت در نقل حدیث:
گفتگوی کوتاه میان راویان در انتهای حدیث (شعبه از قتاده میپرسد که چه کسی این جزئیات را گفته و او پاسخ میدهد: انس)، نشاندهنده اوج دقت و امانتداری محدثین در نقل سخنان پیامبر است. آنها برای هر کلمه و هر جزئیات، سند ارائه میکردند تا مطمئن شوند که حدیث، بدون کم و کاست و به درستی منتقل میشود.
پیام و نتیجه حدیث
این حدیث به ما میآموزد که برای رسیدن به اهداف بزرگ الهی، باید از حکمت و ابزارهای مشروع و مؤثر زمانه خود استفاده کرد. همچنین، یک مسلمان باید در تمام امور، حتی در جزئیات، ادب را نسبت به خداوند متعال رعایت کند، همانگونه که در ترتیب نقش مهر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) مشاهده میشود. در نهایت، این حدیث شاهدی دیگر بر عشق بینظیر اصحاب به پیامبر و دقت بیمثال علما در حفظ و انتقال سنت ایشان است.
منبع: کتاب صحیح بخاری ، باب العلم , حدیث شماره 7
دیدگاهتان را بنویسید