متن عربی حدیث
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَامِرٍ الْعَقَدِيُّ، قَالَ حَدَّثَنَا سُلَيْمَانُ بْنُ بِلاَلٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ دِينَارٍ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ ـ رضى الله عنه ـ عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَالَ " الإِيمَانُ بِضْعٌ وَسِتُّونَ شُعْبَةً، وَالْحَيَاءُ شُعْبَةٌ مِنَ الإِيمَانِ ".
ترجمه فارسی
از ابوهریره (رضی الله عنه) روایت است که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) فرمودند:
«ایمان، شصت و چند شاخه دارد، و حیا (نیز) شاخهای از ایمان است.»
شرح کوتاه
این حدیث کوتاه، دریایی از معنا را در خود جای داده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) با این بیان، درک ما را از ایمان از یک باور قلبی صِرف، به یک مجموعه کامل از عقاید، اخلاق و اعمال گسترش میدهند.
۱. ایمان، یک درخت پر شاخ و برگ است:
بِضْعٌ وَسِتُّونَ شُعْبَةً (شصت و چند شاخه): کلمه "بِضع" در عربی برای اعداد بین سه تا نه به کار میرود. پس منظور از "شصت و چند"، یک عدد دقیق و محدود نیست، بلکه اشاره به "کثرت" و "فراوانی" اجزای ایمان دارد. (در روایتی دیگر در صحیح مسلم، "هفتاد و چند شاخه" ذکر شده که این موضوع را تأیید میکند).
تشبیه زیبا: این حدیث، ایمان را به درختی تنومند تشبیه میکند.
ریشه درخت: همان شهادتین و اعتقاد قلبی به خدا و رسولش است.
تنه و شاخههای اصلی: ارکان اسلام مانند نماز، روزه، زکات و حج هستند.
شاخههای فرعی: تمام اعمال نیک، اخلاق پسندیده و باورهای دیگری هستند که این درخت را کامل و پربار میکنند.
۲. گستردگی شاخههای ایمان:
علما در شرح این حدیث گفتهاند که شاخههای ایمان شامل سه بخش اصلی است:
اعمال قلبی: مانند محبت به خدا و رسول، ترس از خدا، توکل، اخلاص، صبر و شکر.
اعمال زبانی: مانند گفتن "لا إله إلا الله" (که بالاترین شاخه ایمان است)، تلاوت قرآن، ذکر، دعا، و راستگویی.
اعمال بدنی: مانند نماز، روزه، جهاد، کمک به دیگران و حتی برداشتن یک شیء آزاردهنده از سر راه مردم (که در روایات دیگر به عنوان یکی از پایینترین شاخههای ایمان ذکر شده است).
این گستردگی به ما میآموزد که هر کار نیکی، هرچقدر هم کوچک به نظر برسد، در حقیقت جزئی از ایمان ما و راهی برای تقویت آن است.
۳. جایگاه ویژه "حیا":
وَالْحَيَاءُ شُعْبَةٌ مِنَ الإِيمَانِ (و حیا شاخهای از ایمان است): از میان دهها شاخه ایمان، پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به طور خاص از "حیا" نام میبرند. این نشاندهنده اهمیت فوقالعاده این صفت اخلاقی است.
حیا چیست؟ حیا صرفاً به معنای خجالت و کمرویی نیست. حیا یک صفت درونی و یک ترمز اخلاقی است که انسان را از انجام کارهای زشت و ناپسند در پیشگاه خدا و مردم باز میدارد و او را به سمت انجام کارهای نیک سوق میدهد.
چرا حیا اینقدر مهم است؟ زیرا حیا ریشه بسیاری از فضائل دیگر است. کسی که حیا داشته باشد، دروغ نمیگوید، خیانت نمیکند، به دیگران بیاحترامی نمیکند و از حدود الهی تجاوز نمیکند. به همین دلیل در حدیث دیگری آمده است: «حیا جز خیر و خوبی، چیزی به همراه ندارد.»
پیام و نتیجه حدیث
این حدیث به ما میآموزد که ایمان یک مفهوم خشک و نظری نیست، بلکه یک حقیقت زنده و پویاست که در تمام جنبههای زندگی ما (قلب، زبان و عمل) تجلی پیدا میکند. هر عمل نیکی که انجام میدهیم، شاخهای به درخت ایمانمان اضافه میکند و آن را قویتر و زیباتر میسازد. در این میان، صفت "حیا" مانند یک نگهبان و باغبان برای این درخت عمل میکند که آن را از آفات گناه حفظ کرده و به رشد آن کمک میکند.
منبع: کتاب صحیح بخاری ، باب الایمان , حدیث شماره 2
دیدگاهتان را بنویسید